رایان پسریه مامان

من و تو

سلام عزیز دلم،پسری ام دیشب از اون شبهای بود که خیلی خیلی اذیت شدم..میدونی چرا گلم؟ چون ماشاالله روز به روز داری گنده تری میشی و جات تنگتر.منم که کوشولو!!! الهی قربونت شم ،خیلی دوست دارم زودتر این روزا بگذره تا بیایی و ببینم چه شکلی هستی ؟شبیه منی یا بابایی .البته فرقی نداره عزیزم ،تو در هر حال عزیز دل مایی.اول از خدا میخوام که سالم باشی ..انگار روز به روز که به تولدت نزدیکتر میشه دلشوره منم بیشتر میشه ،میدونم طبیعیه گلم ولی بهم حق بده.رایان نمیدونی که با هر تکونت تو شکمم چقدر آرومم میکنی و در عین حال شگفت زده.از بابایی بگم که بعضی اوقات هم بهت سفارش میکنه که پسرم محکم بزن تو کبد یا معده مامانی تا دردش بگیره!!!! الهی قربونت بشم ...
29 تير 1390

اولین نوشته

سلام پسری ام امروز بالاخره تونستم این وبلاگ رو برات درست کنم.ایشالا خودت که بزرگ شدی همشو میخوونی!!! من و بابا بی صبرانه منتظر اومدنت هستیم.الان تو هفته ٣٢ رو سپری میکنی.خانم دکتر گفته ٢١ شهریور ایشالا به دنیا میای. الهی قربونت شم. ایشالا صحیح و سالم باشی.ندیده دوستت دارم. اینجا همه چی برا اومدنت مهیاست.   ...
23 تير 1390
1